کلمات هم خانواده و متضاد درس های فارسی ۵ ابتدایی
کلمات هم خانواده و متضاد درس های فارسی ۵ ابتدایی
فارسی پنجم ابتدایی
معنای واژگان:
هستی: وجود، آفرینش، جهان
از پی: به دنبال
کریم: بخشنده
که: چه کسی
ننوازی: محبت نکنی
غمخوارگان: رنج دیدگان
خاک: در این بیت به معنی انسان
بیم: ترس، خوف
چاره: تدبیر، راه حل
قبله: جهتی که ما نماز می خوانیم
مونس: همدم، یار
بیچارگان: درماندگان، عاجزان
واژگان هم خانواده:
ضعیف: ضعف، مستضعف
کریم: کرامت، تکریم
مونس: انس، انیس
واژگان متضاد:
هستی # نیستی
ضعیف# توانا
بیچارگان# توانمندان، سعادتمندان
درس ۱ فارسی پنجم ابتدایی تماشاخانه
معنای واژگان:
تماشاخانه: جایی که در آن چیزی نمایش داده
می شود
شگفتی ها: عجایب، پدیده های عجیب
لطیف: زیبا، نرم
تماشاگه: محل تماشا و گردش
مقایسه کنیم:بسنجیم
تأمل: اندیشه، درنگ
کردار: عمل، رفتار
نگاشته: نوشته
آفرینش: خلقت، به وجود آمدن
سنگالخ: زمینی که در آن سنگ فراوان باشد
هیس: ساکت
مخملی: از جنس مخمل، مثل مخمل نرم
سر زده: بی خبر
نارون: درختی برگ ریز که در همه جا
پراکنده و از جمله درختان جنگلی نقاط معتدل
از هم گسیخت: از هم جدا شد، پاره شد
دهقان: کشاورز
تاک: درخت انگور
شاخساران: درختان انبوه و پر شاخ و برگ
گل بوته: بوته گل
باز: دوباره
سرشار: لبریز، پر
پدیده: چیز تازه
عجیب: غریب، شگفت آور
درنگ: توقف، سکون
سربه فلک کشیده: بسیار مرتفع، بلند
عالمان: دانایان
گوارا: مطبوع، دلچسب
موضوع: مطلب
شکننده: ظریف، نازک
سردر می آورد: می رویند و رشد می کنند
توصیف: وصف کردن
تاالب: جایی که در آن آب جمع شود و بماند
رفته رفته: آرام آرام
رنگ رنگ: دارای رنگ های مختلف
بستان: باغ
کوته: کوتاه
برگ نو: برگ تازه
کهن: قدیم ،گذشته
نغمه خوان: آواز خوان
آشیان: النه، خانه
واژگان هم خانواده:
آفرینش: آفریده، آفرید
عمیق:عمق، اعماق
توصیف: وصف، موصوف
فصل: فصول
عظیم = اعظم – عظمت
شگفتی = شگفت زده – شگفت انگیز
لطیف = لطف – الطاف
موضوع = وضع – اوضاع
محکم = استحکام – مستحکم
طرف = اطراف
عالم = علم – معلوم – معلّم
عجیب = عجایب – تعجّب
تفکّر = افکار – فکر – متفکّر
واژگان متضاد:
بیرون ≠ درون
خوب ≠ بد
روز ≠ شب
زمین ≠ آسمان
لطیف# خشن
نو#کهنه
درنگ# عجله
کهن# جدید
بلندترین#کوتاه ترین
بخندد#بگرید، گریه کند
ساده# سخت
زیبا# زشت
سرد# گرم
پاکی#ناپاکی، پلیدی
آرام#نا آرام
نرم# زیر
شاداب#غمگین
نازک# کلفت
خواب#بیدار
کوتاه# بلند
خشک# خیس
روشنایی#تاریکی
گرما# سرما
توضیحات بشتر از درس اول فارسی پنجم
درس ۲ فارسی پنجم ابتدایی فضل خدا
معنای واژگان:
فضل: بخشش
بحر:دریا
بر:خشکی
لیل: شب
اجزا: جمع جز، بخش ها
تاثیر: اثر کردن
شاخ برهنه: شاخه بدون برگ و میوه
بنی آدم: انسان
شاخسار: شاخه های درختان
از پشت کوه بیرون آمد: طلوع کرد
تحسین می کرد:آفرین می گفت
خورشید نورش را پنهان کرد: غروب کرد
برکه: آبگیر
مغرور: خودخواه، متکبر
به شگفت آمد: تعجب کرد
جذب: چیزی را به سوی خود کشیدن
مشخص: معلوم
جالیز: کشتزار خربزه
از کار خدا سردر نمی آورم: متوجه رازهای خدا نمی شوم
شکرت: شکر تو را
شمار کردن: شمردن، حساب کردن
که: چه کسی
انجم: ستارگان
نهار: روز
خاک مرده: خاک خشک و بی حاصل
بیخ: بن ، اساس
توحیدگوی: ستایش کننده
زمزمه: نغمه، سرود، آواز
حسرت می خورند: افسوس می خوردند
سراغ: در جستجوی چیزی رفتن
غرور: سربلندی
خود بینی: غرور، تکبر
نسیم مالیم: باد آرام
گلبرگ: برگ گل
تشکر: سپاس گزاری
لب به سخن باز کرد: شروع به حرف زدن کرد
خالق: آفریننده
کردگان: درخت گردو
ناگهان: غیر متنظره
بالی وحشتناکی: گرفتاری سختی
واژگان هم خانواده :
فضل:فاضل،فضیلت
انجم:نجوم ،نجم
شکر:شاکر ،تشکر
تاثیر: موثر، اثر
تعریف: معرفی
دیدن: دید، دیدار
لیل = لیالی
شمار = شمردن – شمارش
واژگان متضاد:
خورشید ≠ ماه
بحر# بر
لیل# نهار
مرده# زنده
برهنه# پوشیده
بزرگ# کوچک
زیبا# زشت
خواب# بیدار
مغرور# فروتن،متواضع
غمگین# شاد
توضیحات بشتر از درس دوم فارسی پنجم
درس ۳ فارسی پنجم ابتدایی رازی و ساخت بیمارستان
معنای واژگان:
روزگاران کهن: زمان های قدیم
بخش: فسمت، جا، مکان
خالصه: به هرحال، کوتاه شده
تصمیم گرفتند: اراده کردند
در دل خندیدند: مسخره کردند
شگفت زده: متعجب، متحیر
فاسد: معیوب، خراب
فرق: تفاوت، اختالف
بلند آوازه: معروف، مشهور
سمت: سو ، طرف
دانایی: آگاهی
سربلندی: سرافرازی
رهنمای: راهنما
دلگشای: خوشایند
سرا: خانه
گرای: گراییدن، میل داشتن
شکوه: جالل ، بزرگی
اندیشه: فکر
گرمابه: حمام محلی
پرس و جو: پرسیدن
طبیب: پزشک
هوس: آرزو، میل
فرا خواند: صدا زد، دعوت کرد
خون سردی: بردباری ، آرامش
پاکیزه تر: تمیزتر، پاک تر
پدرش را از دست داده بود: پدرش فوت
کرده بود
دست بردار نبود: آن را رها نمی کرد
هوشیاری: باهوشی ، آگاهی
خرد:عقل
بلند: دراز، افراشته
دست گیرد: کمک می کند
هر دو سرا: دنیا و آخرت
گزند: آسیب ، ضرر
برنا: جوان
واژگان هم خانواده :
شگفت زده = شگفت انگیز – شگفت آور
معلوم = علوم – علم – معلّم
اندیشه: اندیشیدن، اندیشمند
فاسد: فساد، مفاسد
شوق: اشتیاق، تشویق
طبیب: طب ، مطب
شرط: شرایط، مشروط
موفقیت: توفیق، موفق
تعجب: متعجب، عجیب،عجایب
رهنما: راهنمایی
دانش: دانشمند، دانشگاه
توانا: توانایی، توانمند
واژگان متضاد:
فراوان ≠ اندک
خوشحال ≠ ناراحت
پس ≠ پیش
فاسد ≠ سالم
کهن # جدید
بزرگ # کوچک
نزدیک # دور
تازه # کهنه
خندید # گریست
بدبو # خوش بو
پاکیزه # کثیف
ساده # مشکل
سالم# بیمار
مناسب # نا مناسب
برتر # پایین تر
بلند # کوتاه
بد # خوب
برنا # پیر
توانا # ناتوان
توضیحات بشتر از درس سوم فارسی پنجم
درس ۴ فارسی پنجم ابتدایی بازرگان و پسران
معنای واژگان:
بازرگان: تاجر
گرد خود: دور خود
مقام: رتبه
خصلت: خلق و خوی، صفت
روی برگرداند: برگردد، پشت کند، پشیمان
شود
مراقبت: نگهداری
تهیدست: فقیر، مسکین
خشنود: راضی، شاد
کسب: درآمد، کار
گمنام: بی نام و نشون
فروغ: روشنایی ، پرتو
نهان: خوبی ، پسندیده بودن
آراست: زینت داد
معلوم: مشخص
بی شک: بی تردید ، بی گمان
هالک: نابود
حوادث: رویدادها، پیش آمدها
معموال: بیشتر اوقات
اندوختن: جمع کردن، پس انداز کردن ،
ذخیره کردن
کاهلی: تنبلی، سستی
اسباب: سبب ها ، علت ها
غفلت: بی توجهی ، بی اعتنایی
چارپایان: حیواناتی که دو دست و دو پا دارند
بکوشید: سعی کرد ، تالش کرد
فضیلت: نیکویی ، برتری
شناخته شده: در این جا معروف
نیکویی: خوبی ، پسندیده بودن
نهان: مخفی
پروردن: پرورش دادن، تربیت کردن
بهره گیرند: استفاده ببرند
موذی: آزار دهنده
واژگان هم خانواده :
مراقبت = مراقب
حوادث = حادثه
تجربه: تجارب
جمع: مجموع، جامع
محافظت: حفاظ، حفظ
مقصد: مقصود، قصد
غفلت: غافل
فضیلت: فاضل، فضل
معلوم: علوم ، علم
هلاک: هلاکت، مهلک
واژگان متضاد:
کاهلی ≠ زرنگی
خشنود ≠ ناراضی
آرام ≠ سریع
غفلت ورزیدن ≠ توجه کرن
با تجربه # کم تجربه ، بیتجربه
بسیار # کم نیک # بد
تهیدست# ثروتمند
زود # دیر
اندک # بسیار
گرسنه # سیر
شاد # غمگین
گمنام # معروف ، مشهور
نهان # آشکار
توضیحات بشتر از درس چهارم فارسی پنجم
درس ۵ فارسی پنجم ابتدایی چنار و کدوبن فارسی
معنای واژگان:
کدوبن: بوته گل
قد کشید: رشد کرد، بزرگ شد
ازو: از او
داوری: قضاوت
مهرگان: اوایل پاییز
جوانه می زد: شکوفه می داد
معجزه آسا: شبیه معجزه، عجیب
رسیدگی می کرد: مواظبت می کرد
هیجان انگیز: شوق آور ، ایجاد کننده ذوق
به عنوان: به نام ، به سمت
روزها پشت سرهم آمدند: روزها به سرعت
طی شد و گذشت
غصه: غم، رنج
به آرامی: به آهستگی
اصال: هرگز
مقداری زر: کمی طال
دفن کرد: زیر زمین پنهان کرد
باز نیافت: پیدا نکرد
حاکم: قاضی ، فرماندار
طبیب: پزشک
جمله: همه
نرمی: نرم بودن، مهربانی
بستد: گرفت
غازی: بند باز
کهن سال: پیر ، قدیمی
باور: یقین ، اعتقاد
کاهلی: سستی، تنبلی
باد مهرگان: باد پاییزی
آنگه: آن گاه
عجیب: شگفت آور
امپراتور: پادشاه
جارچیان: کسانی که در روزگاران گذشته
خبرهای مهم را با صدای بلند به اطالع مردم
می رساندند
هجوم آوردند: حمله کردند
اشتیاق: آرزومندی ، شوق
مطمئن باش: آسوده باش ، خیالت راحت باشد
مواظبت کردم: نگهداری کردم
سرزنش: نکوهش ، مالمت
تحسین: آفرین گفتن
اعتماد: اطمینان کردن
زر طلبید: طال را خواست
درمان نداشت: راه حلی پیدا نکرد
حاصل کنم: بدست آوردم
فالن: شخصی غیر معلوم
اشارت: اشاره ، نشان دادن
درستی: خشونت
باز داد: پس داد
معلق: آویختن ، آویزان شدن
واژگان هم خانواده :
خندید = خنده – خندان
رویید = رویش – روییدن
بزرگ = بزرگان
انتخاب: منتخب
مخصوص: اختصاص، خاص
دقت: دقیق
مطمئن: اطمینان
منتظر: انتظار
زحمت: مزاحم، مزاحمت
جمع: مجموعه، جامع
اعتماد: معتمد
حاصل: محصول
واژگان متضاد:
برتر ≠ پایین تر – پست تر
زیاد ≠ کم
رویید ≠ رشد نکرد – نرویید
خندید ≠ گریه کرد
بلند قامت# کوتاه قامت
باالترین # پایین ترین
کاهلی # زرنگی
نامرد # مرد
بهترین # بدترین
پیر # برنا،جوان
خالی # پر
زیبا # زشت
زود # دیر
شلوغ # خلوت
درمان# درد
نرمی # زبری ، درشتی
توضیحات بشتر از درس پنجم فارسی پنجم
درس ۶ فارسی پنجم ابتدایی سرود ملّی فارسی
معنای واژگان:
اهتزاز:جنبش، حرکت
نواخته: سروده، خوانده
سر زد: طلوع کرد
افق: کناره، کرانه آسمان
مهر: خورشید
خاوران: مشرق
فروغ: روشنایی
حق باوران: کسانی که به حق و حقیقت باور
داند، دینداران
فر: شکوه، جالل
پاینده: استوار، جاویدان
احساسات: هیجانات ، عواطف
اعتقادات: باورها ، عقیده ها
شور انگیز: هیجان انگیز
غرور: سربلندی
تصور کنید: مجسم کنید، گمان کنید
تفکر: اندیشه ، فکر
به خصوص: مخصوصا
موزون: خوش آهنگ ، آهنگین
از خود گذشتگی: ایثار
ضامن: کسی که مسئولیت کاری را می پذیرد،
مراقبت کننده
تقویت کند: نیرومند سازد
ایمان: عقیده، باور
در جهان می درخشد: در دینا معروف و
مشهور بود
گام های استوار: قدم های محکم
سربلندی: افتخار
خوشا: چه قدر خوب
عنبر نسیم: خوش بو
سیم: سکه
سراسر: تمامی، همه جا
خرمی: شادابی
اندرون: داخل
گهر: مخفف گوهر، مروارید، سنگ های با
ارزش
مرز: خط فرضی بین دو کشور
بدان: جمع بد
پیشه: کار ، شغل ، حرفه
مهر: محبت
پاینده: جاودان
در: مروارید
پرگو: پر حرف
نو ایزدی: پرتو و نور خدایی
رهنما: راهنما
پیکر: جسم
نپرورم: پرورش ندهم
سررشته : آمیخته
ار: مخفف اگر
واژگان هم خانواده:
تصوّر = تصویر – مصوّر
تضمین = ضمانت – ضامن
حاضر = حاضران – محضر
تفکّر = فکر – متفکّر
اعتقاد = عقیده – معتقد
استقلال: مستقل
اسلامی: مسلمان ، مسلمین
احساسات: احساس ، حس
افتخار: فاخر ، مفتخر
عظمت: عظیم
احترام: محترم
شهدا: شهید، شاهد
واژگان متضاد:
آینده ≠ گذشته
تبریک ≠ تسلیت
پایان ≠ آغاز
فروغ ≠ تاریکی
خلاصه ≠ کامل
سربلندی ≠ سر افکندگی
خاوران # باختران
استقلال # وابستگی
فریاد # سکوت
پیروزی # شکست
کوتاه# بلند
مشکل # آسان
ارزشمند # بی ارزش
شجاعت # ترس
استوار # سست
سخت کوش # تنبل
توضیحات بشتر از درس ششم فارسی پنجم
درس ۸ فارسی پنجم ابتدایی دفاع از میهن فارسی
معنای واژگان:
مباد: نباشد
بدین: به این
بوم و بر: سرزمین
سلسله: پادشاهی
هخامنشی: یکی از سلسله های ایرانی
تاسیس کرد: بنا کرد
به شمار می رفت: به حساب آمد
خیره کننده: جالب
جالل: عظمت
تاخت و تاز: حمله و هجوم
انبوه: بسیار
هجوم: حمله
با خاک یکسان کرد: همه چیز را نابود کرد
به نومیدی گرایید: دلسرد شد
آهنگ ایران کرد: تصمیم گرفت به ایران
برود
پارس: فارس
چابک: چالاک
یال: موی گردن شیر و اسب
گویی: انگار
ناگوار: ناپسند
غرق اندوه شد: بسیار غمگین شد
سپاه عظیم: لشکر بزرگ
مانع: بازدارنده
خرد: کوچک
برآمدگی: برجستگی
ناگوار: ناپسند
اوضاع: شرایط وضعیت
چیرگی: برتری و تسلط
خانمان: خانه و کاشانه
گلگون: سرخ شده به رنگ خون
پیکار: جنگ
ایستادگی: مقاومت
مقدونیه: نام شهری در یونان زادگاه اسکندر
واژگان هم خانواده :
شجاعت = شجاع
آشفتگی = آشفته
غلتاندن = غلتیدن
تسلیم = مسلم – مسلمان
شهید = شهادت – شاهد
اندوه = اندوهگین
هجوم: مهاجم، تهاجم
شدت: شدید
مانع: موانع ، منع
اوضاع: وضع ،وضعیت
متضادها
مباد ≠ باشد
عظیم ≠ کوچک
چابک ≠ کند
آخرین ≠ اولین
نیرومند # ضعیف
باختر # خاور
انبوه # کم
امید # نا امیدی
اسیر # ازاد
دشمن # دوست
دلیر # ترسو
زودتر # دیرتر
منبع:دبستو